ژان والژان

نوشته های سید مهدی درباره ی سیاست دین مذهب و اجتماع

ژان والژان

نوشته های سید مهدی درباره ی سیاست دین مذهب و اجتماع

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سخنی گهربار از حضرت امام علـی بن مـوسی الرضـا (ع) که سـوغاتی من به شما از

سفر مشهد می باشد که از کتاب سخنان گهربار حضرت امام علی بن موسـی الرضـا

(صفحه ۶۹)می باشد، تـالـیـف و ترجـمـه آن توسـط آقـای حسین حائری کرمانی انجام

شده است و این حدیث زیبا در اصل از کتاب بحارالانوار می باشد.

دنیا زندان مومن است و قبر خانه او، و بهشت قرارگاه جاویدانش.

ولی برای کافر دنیا بهشت است، قبر زندان و دوزخ جایگاه ابدیش.

یا علی بن موسی الرضا (ع) مددی مولا جان

آلبرت انیشتاین

Albert Einstein (1879-1955م)بزرگترین متفکرو فیزیکدان:

 
قرآن کتاب جبریا هندسه یا حساب نیست , بلکه مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه راست , راهی که بزرگترین فلاسفه دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند , هدایت می کند.

پرسش : با توجه به آیه (انا انزلناه فی لیله القدر) و آیه (انا انزلناه فی لیله مبارکه) گفته می شود که قرآن در ماه مبارک رمضان نازل شده، از طرف دیگر بعثت پیامبر اسلام(ص) در ماه رجب بود و در هنگام بعثت آیات اول سوره علق (اقرء باسم ربک) نازل شده، و این دو مطلب با هم نا سازگارند.
پاسخ : ظاهراً شبهه تعارض بین نزول قرآن در شب قدر و وقوع بعثت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در بیست و هفتم رجب که همراه با نزول آیاتی از سوره علق بوده از دیرباز مطرح بوده، به گونه‌ای که باعث اختلاف در تعیین تاریخ بعثت گشته، در این میان شیعه با استناد به روایات متعدد معتقد است که بعثت در روز 27 رجب واقع شده۱  در حالی که اهل سنت با استناد به ظهور آیات در نزول قرآن در ماه مبارک رمضان و هم زمانی بعثت با نزول قرآن وقوع بعثت را در رمضان می‌داند.۲
برای روشن شدن مسأله ابتدا باید دید آیا بین بعثت و نزول قرآن تلازم و همزمانی وجود دارد یا نه؟ و اگر بعثت با نزول قرآن همزمان بوده چگونه نزولی مراد است؟ با اندکی تأمل در می‌یابیم اگر مراد از ضرورت همزمانی بعثت با نزول همراهی آن با نزول دفعی باشد، اینجاست که با مشکل مواجه می‌شویم اما اگر نزولی که همزمان با بعثت بوده غیر از نزولی باشد که در آیات (انا انزلناه فی لیله القدر) و (انا انزلناه فی لیله مبارکه) از آن بحث می‌شود دیگر تعارضی در بین نخواهد بود.
نظر مشهور و صحیح‌تر در بین مفسرین این است که نزول قرآن در شب قدر به معنای نزول دفعی آن می‌باشد، هر چند اقوال دیگری وجود دارد که مورد ایراد واقع شده‌اند، مثلا فخر رازی می‌گوید، در شب قدر هر سال به اندازه مقدرات و نیاز آن سال آیاتی نازل شده‌، که در نقد این قول گفته شده اگر چنین باشد باید تعبیر مستقبل می‌آمد مثلا می‌فرمود (نُنَزِله).۳
قول دیگری که به شعبی نسبت داده شده می‌گوید مراد از نزول قرآن در شب قدر ابتدای نزول قرآن بوده است.۴ که در نقد این قول نیز گفته شده آیه دلالتی ندارد بر اینکه منظور از نازل شدن قرآن یا سوره‌ای از آن در ماه رمضان یا در شب قدر این است که اولین آیه‌اش در آن هنگام نازل شده و قرینه‌ای هم که بر این معنا دلالت کند در کلام نیست).۵
با پذیرفتن این مبنا که همان نظر مشهور واضح‌ بین علما و مفسرین می‌باشد، مبنی بر اینکه مراد از انزال در شب قدر به معنای نوع خاصی از نزول یعنی نزول دفعی قرآن جمله واحده می‌باشد، حال در تبیین این نزول چه قائل به این باشیم که مراد از آن آگاهی دادن پیامبر به محتوای کلی قرآن است، چنان که شیخ صدوق قائل است یا اینکه سخن ابوعبدالله زنجانی را بپذیریم که گفته: روح قرآن که اهداف عالی قرآن است و جنبه‌های کلی دارد در آن شب بر قلب پاک پیامبر نازل و تجلی یافت.۶

یا تعبیر علامه طباطبایی را برگزینیم که می‌فرماید: اساساً قرآن دارای وجود و حقیقتی دیگر است که در پس پرده وجود ظاهری خود پنهان و از دید و درک معمولی به دور است قرآن در وجود باطنی خود از هرگونه تجزیه و تفصیل عاری است نه جزء دارد و نه فصل و نه آیه و نه سوره بلکه یک وحدت حقیقی به هم پیوسته و مستحکمی است که در جایگاه بلند خود استوار و از دسترس همگان به دور است... لذا قرآن در شب قدر با همان وجود باطنی و اصلی خود که دارای حقیقت واحدی است، یکجا بر قلب پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرود آمد، سپس تدریجاً با وجود تفصیلی و ظاهری خود در فاصله زمانی و در مناسبت‌های مختلف و پیش‌آمدهای گوناگون در مدت نبوت نازل گردید.۷

به هر حال نزول دفعی به هر کیفیتی که بوده باشد، تعارضی با نزول آیاتی از سوره علق در 27 رجب و پیش از شب قدر ندارد. زیرا این دو مقوله جدا از هم هستند، در آنجا نزول تدریجی است که آغاز آن با آغاز بعثت و در 27 رجب در غار حرا بوده، ولی اینجا بحث از نزول کل قرآن به معنای خاص آن می‌باشد، نه نزول تک تک آیات و البته بحثی هم از مکان نزول نمی‌باشد.

[1]. معرفت، محمد هادی، التمهید، ج 1، ص 106، موسسه نشر اسلامی، چ 3، 1416 ق.
[2]جوان آراسته، حسین، درسنامه علوم قرآنی، ص 81،.
[3]. همان، ص 114.
[4] . سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج 1، ص 148.
[5]. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج 2، ص 19. (ترجمه باقر موسوی همدانی)
[6]. معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص 71، قم، موسسه انتشاراتی التمهید، چ اول، بهار 1378.
[7]. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج 2، ص 22، ترجمه باقر موسوی همدانی، بنیاد علمی فکری علامه، 1363.